غروب من

حرف های ساده ی من

غروب من

حرف های ساده ی من

غزإه در خون

  

آوای ترس بر شهر طنین انداز 

عقاب مرگ هر لحظه کودکی  

                               زنی  

                            نوجوانی 

                                   را می رباید 

                                             از این جمع بهت زده ....... 

                                                             و حسرت در دل می نشاند  

فرش خیابان ها همه خون 

اشک چشم ها همه سیل 

لرزش ترس       فریاد خشم       نعره نفرت 

                                                 و بعد سکوت 

                                                  سکوت از سر درد 

                                                   باز گلی پرپر شد...........  

هیاهو بر سرچه؟ 

ضجه       ناله      فریاد        

کجاست فریاد رسی ؟ 

باز محرم شدو دلها شکست  

از غم زینب دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد 

 از عطش خاک کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت 

 دجله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم ولیلا همه در خون شدند  

این چه غمی بود که دنیا شکست  

 

 

 

 

 

 

 باز تاریخ تکرار خواهد شد.دوباره خداوند آسمانها در سرمای زمستان آفتاب سوزان عاشورا را به آسمان فرا می‌خواند تا به خورشید بگوید به خودت نبال و به صورت برافروخته امام حسین،بنده‌ی من نگاه کن.ببین که چگونه از شوق وصال یار سرشار از نشاط و صلاوت است.پروردگار به آب می‌گوید که به خودت مغرور نباش که اگر نباشی انسان می‌میرد.مگر نمیبینی که امام حسین و یارانش برای رسیدن به من تو را هم فراموش کردند!حسین.فرزند رسول خدا.پسر فاطمه و علی.برادر حسن.جلوه‌ی حضور خدا روی زمین.علت قرار آسمان و زمین به مانند پدر و جد و برادرو فرزندان خلفش.جایی شنیدم که دانشمندی گفت هنر جلوه‌ای از عشق است.پس امام حسین هم هنر خداوند است.چون عشق خداست و امام حسین جلوه‌ی او

 

 

چند پند کار آمد

 



اگر امروز صبح سالم از خواب برخاستید، قدر سلامتى خود را بدانید زیرا یک میلیون نفر تا یک هفته دیگر زنده نخواهند بود.

اگر تاکنون از آسیب‌هاى جنگ،
تنهایى در سلول زندان، عذاب شکنجه،

یا گرسنگى در امان بوده‌اید،

وضعیت شما از وضعیت ٥٠٠ میلیون نفر در دنیا بهتر است.

اگر می‌توانید بدون ترس از زندانى شدن یا مرگ، وارد مسجد (یا کلیسا) شوید، وضع شما از ٣ میلیون نفر در دنیا بهتر است.

اگر در یخچال شما خوراکى و غذا وجود دارد،

اگر کفش و لباس دارید،

اگر تختخواب و سرپناهى دارید،

در این صورت شما از ٧٥٪ مردم جهان ثروتمندتر هستید.

اگر در بانکى حساب دارید، و اگر در جیب‌تان پول دارید،

شما به ٨٪ مردم دنیا که چنین شرایطى دارند تعلّق دارید.

اگر شما این نوشته را می‌خوانید، از سه خوشبختى بهره‌مند هستید:

1- یک کسى به فکر شما بوده است.

2- شما به ٢٠٠ میلیون نفرى که قادر به خواندن نیستند تعلّق ندارید.

3- و ... شما جزو ١٪ از مردم دنیا هستید که کامپیوتر دارند.

· طورى کار کنید که انگار نیازى به پول ندارید،

· طورى عشق بورزید که انگار هرگز آزرده خاطر نشده‌اید،

· طورى برقصید که انگار هیچکس شما را نمی‌بیند،

· طورى آواز بخوانید که انگار هیچکس صداى شما را نمی‌شنود،

· و بالاخره طورى زندگى کنید که انگار زمین، بهشت است.
    

 

دوشنبه ای دیگر

بازهم دوشنبه شد و دل من بهانه می گیرد. بهانه می گیرد برای این که دوباره خودم باشم. با تمام کودکی هایم.  

  • امروز شاید در کوچه ها دوره بیفتم زنگ خانه ها را بزنم و فرار کنم.اما امان از تکنولوژی امان از پیشرفت با این اسباب جدید که مرا می بینند!!!!!! 
  • نه شاید به پارک بروم و تاب بازی کنم اما بی شک مرا ارشاد خواهند کرد 
  • دوچرخه سواری ............. باز هم نه 
  • می روم سینما و یک فیلم کودکانه می بینم. نه دیگر هیچ سینمایی کودکانه نمایش نمی دهد سینما کانون هم به یمن توجه و استقبال تعطیل شد. 
  • با دوستان کودکیم قرار می گذارم ولی آن ها همه بزرگ شده اند و درگیر مسائل بزرگ 
  • اصلا می روم در اتاقم می نشینم و عروسک بازی می کنم . اما نه حوصله ی سرزنش ندارم. 

پس من و کودکی هایم چکار کنیم. هیچ جایی برای ما نمانده. 

بهتر نیست امروز در رختخواب بمانم و فقط رویای کودکی هایم را ببینم؟  

اینطوری بزرگ تر ها فقط از تنبلی من می نالند و بس.........................